همه چیز از پاییز سال قبل شروع شد
زمانی که تحت فشار پروژه تخصصیم بودم ( که می تونید
اینجا جریانات مربوط به اون رو بخونید )
در اون دوران برای رهایی از فکر و خیالات خرد کننده دانشگاه به یه آرام بخش قوی ( یا همون Pain Killer ) احتیاج داشتم
در اون دوران بود که با تبلیغات بازی
بایت فایت مواجه شدم که تازه سرور ایرانش تاسیس شده بود
ایده تحریک کننده ای بود : نبرد بین خون آشام ها و گرگینه ها
منم ثبت نام کردم و مشغول بازی شدم تا اینکه زد و سایت فیلتر شد !!!
که البته این مساله نتونست جلوی بازی مارو بگیره
خیلی ها به هر سختی بود به بازی ادامه دادند
اونجا من یه سرباز عادی تو قبیلمون بود ( اونجا به اتحاد می گفتند قبیله )
و متاسفانه رییس قبیلمون یکی از اشخاصی بود که با فیلتر شدن سایت بازی رو ترک کرد
من تمام تلاشم رو کردم که پرنس قبیله ( که اونجا معنی معاون رو می داد ) به قدرت بروسم و لیدرش کنم
ولی بعد از 2 هفته باز لیدر جدید گذاشت رفت و قبل رفتنش منو لیدر قبیله کرد !
حالا منو بگو که مشکلات دانشگاه رو از یه طرف داشتم و مشکلات اداره قبیله رو از یه طرف دیگه !
از یه طرف دیگه بازی داشت دیگه خیلی مسخره میشد
شدیداً شانسی شده بود و استراتژی معنی خودش رو از دست داده بود ( کسایی که تجربه بازی با بایت فایت رو داشته باشن می دونند چی میگم )
خلاصه کم کم اون دوران بود که تبلیغات بازی تراوین رو تو یاهو دیدم
اون موقع هنوز سرور تست ایران ایجاد شده بود
منم بایت فایت رو وداع گفتم و قبیله و اکانت رو دادم دست پرنس قبیله و اومدم بیرون ( یادم میاد پرنس اتحاد اون موقع یه پسری بود که پیش دانشگاهی بود و امیدوارم که کنکور قبول شده باشه )
کسایی که سرور تست ایران رو تجربه کردند می دونند که سرور هنور کاملاً ترجمه نشده بود و نیمه فارسی نیمه آلمانی بود
خلاصه به هزار بد یختی بازی رو یاد گرفتیم و ادامه دادیم که یه دفعه دیدم قراره سرور ریست بشه و سرور 1 ایران به صورت کاملاً فارسی آغاز بشه
سرور 1 ، 21 بهمن 87 کارش رو شروع کرد و منم ساعت 16:22 دقیقه بازی رو شروع کردم
و تا امروز بازی ادامه داشت
تو 7 فرودین 2 تا مهاجرم حاضر بود و مهاجر سوم هم داشت ساخته میشد که ده دوم رو بزنم که قرار شد بریم بازدید خونه یکی از اقوام
این 2 ساعت دوری از کامپیوتر باعث شد که یکی از همسایه هام به اسم کولی با حمله به من 2 تا مهاجرم رو بکشه و خودش هم بعد ها اعتراف کرد که این کار بزرگترین اشتباهش در این بازی بوده چون باعث شد تنها کسی باشه که من در حذف اکانتش کاملاً نقش داشته باشم !!! ( من تمام سعیم رو کردم به کسی آسیب نزنم ، خیلی ها رو هم تحت حمایت خودم گرفتم ولی کولی رو هیچ وقت نبخشیدم و اون بلا رو سرش آوردم )
بازی لحضات تلخ شیرین زیادی داشت
من ابتدا تو اتحاد I.R.A.N بودم و با
mashhad ( که الان نفر اوله سروره ) هم اتحادی بودم که با نابود شدن رییس اتحاد توسط تری دات ها ( اینو واسه اونایی می گم که از بازی خبر ندارند : تری دات یا همون 3 تا نقطه !!! ) اتحاد از هم پاشید و من به اتحاد نکسوس پیوستم و این اتفاق بود که باعث شد من همیشه کینه تری دات ها رو تو دلم داشته باشم
اومدن من به نکسوس مصادف بود با دوران آغاز جنگ بین تری دات و نکسوس ، که در نتیجه این جنگ ، و در مقابل حرکت زشت و نا جوان مردانه تری دات ها میثم ( لیدر کل نکسوس ها و کسی که اون موقع نفر اول سرور بود ) حذف اکانت کرد
این کار ضربه بزرگی به ما ( نکسوس ها ) زد و باعث شد که بالاخره پای تری دات ها به شمال شرقی باز بشه
البته جسارت و قدرت مدیریت ، لیدر های جدید باعث شد تا خیلی زود شمال شرقی اتحاد خودش رو بدست بیاره و مجدداً در مقابل تری دات ها صف آرایی کنه و این بار با نام هیرو
تری دات ها که حالا فکر می کردند کسی جلو دارشون نیست حمله به جنوب شرقی و جنوب غربی رو آغاز کردند و بساط جاج ها رو از منطقه برچیدند
جاج هایی که در زمان جنگ نکسوس و تری دات بیرون گود ایستادند تا نکسوس و تری دات هم دیگرو داغون کنند و بعد وارد صحنه بشن و خودشون کارا رو تموم کنن ، ولی محاسبیتشون درست از آب در نیومد و خودشون منقرض شدند !
.
.
.
این رو هم اضافه کنم که یکی از اتفاقاتی که بزرگترین ضربه رو به نکسوس زد این بود که NOOB که بعد میثم قوی ترین شخص سرور بود وسط جنگ نکسوس رو ول کرد و رفت تو تری دات و همین مساله بود که باعث شد من و خیلی های دیگه از دستش حسابی شاکی باشیم ولی همین که چند وقت پیش حذف اکانت کرد دلم براش تنگ شد ! چون به خاطر فاصله کمی هم که داشتیم یه جورایی به این خطر بزرگ عادت کرده بودم ، امیدوارم اونم هر جا هست موفق باشه
.
.
.
خلاصه تعطیلات عید که تموم شد من به خاطر اینکه باید به خاطر کارآموزی کارخونه می رفتم دیگه امکان بازی نداشتم برای همین اکانت رو به پسر داییم
BEHOYA سپردم ، که خیلی از زحمت ها رو ایشون کشیدند و اکانت رو سر پا نگه داشتند و این دوال بازی کردن ما تا آخر تابستون ادامه داشت ولی با شروع دانشگاه ها بهویا باید به دانشگاهش می رسید و اکانت رو ول کرد و من کاملاً تنها شدم
.
.
.
همه ما که تا اینجا بازی کردیم فقط و فقط برای این بود که منتظر ناتار ها بودیم
ناتار هایی که تا چند هفته بعد وارد میشن
یعنی میشه گفت سرور داره به سرانجام خودش نزدیک میشه و رقابت واقعی تازه داره شروع میشه
.
.
.
از
aliha دوست خوبم که با اومدنش به بازی باعث شد من خودم انگیزه بگیرم و بازی رو ادامه بدم ممنونم
از
mehrdadsan ،
Peace-Seeker و
ostekhony معذرت می خوام که با چیف کردن ده هاشون باعث نارحتیشون شدم
از همسایه های خوبم hellbhell و Pezhman (که هر دو حذف اکانت کردند ) و
ghadvabala ،
Amin K ،
kasra ،
nazanin. ،
Hasani ،
mohamadhosin ،
reziman ،
portalash و
lord021 که همیشه پشت من ایستادند و به من کمک کردند ممنونم
از لیدر های خوبمون
Syndrome ،
matin the teror ،
blackie ،
rise of nation و
luckyboy ممنونم و ازشون خیلی چیزا یاد گرفتم
از دوست های خوبم albaloo123( که حذف اکانت کرد ) ،
walace هم ممنونم که همراهیم کردند
از همه بچه های
Lethal03 که منو در مقام لیدر اتحاد تحمل کردند ممنونم و امیدوارم منو به خاطر اینکه چزوندمشون ببخشند ، ولی همون طور که تو نامه خداحافظی هم بهشون گفتم همش به خاطر خودشون و اتحاد بود
باز مجدداً از
ghadvabala ،
blackie و
rise of nation برای کمک هایی که برای اداره اتحاد به من کردند ممنونم
امیدوارم فاتح سرور شما دوستای گلم باشید
تری داتی های . . . شما رو هم ببخشیدم !!! D:
.
.
.
حالا بپردازم به جریان خیانت !
تو ماه مرداد من 5 روزی رفتم مسافرت و متاسفانه کسی نبود که بتونم اکانت رو بهش بسپرم
برای همین مجبور شدم تمام مدت با موبایل و GPRSش به بازی ادامه بدم
تو اون 5 روز طوری فعالیت کردم که کسی متوجه غیبت من نشد
ولی وقتی قبض موبایلم اومد تازه فهمیدم چه گندی زدم !!!
من که تمام این مدت موبایل رو تحریم کرده بودم و sms و تماس هامو به کمترین میزان رسونده بودم یه دفعه با یه قبض موبایل 154 هزار تومانی مواجه شدم که 144 تومانش فقط مال GPRS بود !!!
فکر کنم الان تو ایران رکورد دار استفاده از GPRS باشم !
واقعاً واسه خودم متاسفم که همچین خیانتی به جنبش
سبز کردم
هیچ وقت خودم رو نمی بخشم
.
.
.
این بود داستان من از سرور 1 تراوین ایران !!!
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پ.ن. 1 : انگیزه اصلیم برای ترک بازی اینه که با نبود این بهانه شاید بشینم سر درسام و برای ارشد آماده بشم
پ.ن. 2 : همیشه پست هایی که می خوام بفرستم رو اول روی کاغذ می نویسم ، بعد شونصد بار ویرایش می کنم ، بعد تایپش می کنم ، اون موقع هم کلی تغییرات توش میدم ، ولی اینو نشستم و تایپ کردم ، چون نوشتن از دوستان نیاز به ویرایش نداره
پ.ن. 3 : ببخشید اگه خیلی طولانی شد ، ولی باور کنید خیلی از مطالب رو نگفتم و از کنارشون گذشتم
پ.ن. 4 : راستش اینو برای این نوشتم که این حماقتم در تاریخ ثبت بشه و هیچ وقت فراموشش نکنم
پ.ن. 5 : این همه لینک گذاشتم ولی مال خودمو نذاشتم ! اینم لینک اکانت خودم !
پ.ن. 6 : بهمن امسال که سرور ریست میشه این لینک ها هم از کار می افته ، ولی خاطره همتون همیشه با من خواهد بود
پ.ن. 7 : خداحافظ دوستای گل تراوینی