خالق و قاتل حاج کاظم : به مناسبت 2 مهر ، تولد ابراهیم حاتمی کیا



آژانس شیشه ای,حاج کاظم

همیشه در انتخاب "تر" و "ترین" ها مشکل داشتم . در مورد همه چیز
مثلاً اگر کسی از من بپرسد بهترین فصل از نظر من چه فصلیست ، از او می پرسم منظورت از نظر کدام ویژگیست ؟ از نظر میزان گرما ؟ سرما ؟ میزان وزش باد ؟ بارش باران ؟ ابری بودن آسمان ؟ . . . ؟
یا اینکه از من بپرسند تو کدام نویسنده رو بیشتر دوست داری از آن شخص می پرسم : نویسندگان مرد یا زن ؟ در میان جنایی نویسان یا عاشقانه نویسان ؟ در میان رئال نویسان یا فانتزی نویسان ؟ . . . ؟

این مساله در هر موردی صادق است و در مورد فیلم که دیگر فاجعه است
اما . . . ه
اما در این میان ( مانند هر چیز دیگر در این دنیا ) یک استثنا وجود دارد
و آن انتخاب بهترین فیلم ایرانیست
انتخاب من نیز مانند بسیاری دیگر بدون لحظه های شک آژانس شیشه ای است
.
.
.
آقای حاتمی کیا ، شما همواره در صحبت های خود گفته اید که چون فرزند انقلاب هستید و مرد جبهه ، به خود این اجازه را می دهید که به نقد این موضوعات بپردازید
می گویید حاج کاظم را خلق کردید که نماد مردان راستین آن دوران باشد
اما آقای حاتمی کیا . . . ه
همان طور که گفتم شما بهترین فیلم ایرانی را ساخته اید
ما همگی خصوصیات فیلم های ایرانی را میدانیم : شخصیت های سطحی و باور نا پذیر ، واکنش های محال و دروغین ، دیالوگ های شعارزده و غیر قابل باور که تحت هیچ شرایطی از دهان هیچ کسی خارج نمی شود

حاج کاظم شما هم در بهترین حالت از این دست شخصیت هاست و متاسفانه واقعیت این است که شما آبروی همه حاج کاظم ها را بردید
شما با خلق یک حاج کاظم همه حاج کاظم های دوران ما را کشتید
شما می گویید هم دم و همراه حاج کاظم ها بودید اما . . . ه
اما شما ذره ای از وجود این مردان را درک نکردید
هیچ متوجه نشدید حرفشان چه بود . . . راز دلشان چه بود
شما فقط اسلحه در دستشان را دیدید ، جان نهاده بر دستانشان را ندیدید
شما فقط خم و راست شدنشان را بر سجاده خاک دیدید و عشق بازیشان را خدایشان را ندیدید
شما هیچ چیز از روح والای آنان ندیدید
.
.
.
آقای حاتمی کیا
حاج کاظم ها خیلی صبورتر از چیزی بودند که شما به تصویر کشیدید
خیلی آرام تر و سر به زیر تر بودند
حاج کاظم هایی که با هزاران زخم بر جسمشان از جبهه ها به خانه برگشتند ، در برابر مشکلات زندگی ( بخوانید مشکلات ما ) هرگز کمر خم نکردند
عصبانی نشدند . . . فریاد نزدند . . . اسلحه بر دست نگرفتند . . . مردمی را که جانشان را برای دفاع از آن ها به خطر انداخته بودند را گروگان نگرفتند . . . کسی را تهدید نکردند
ما نیازی به نماد سازی شما نداریم
ما حاج کاظم های واقعی را دیدیم
دیدیم که وقتی خسته شدند
جانشان بر لبشان رسید
بدون آنکه آسیبی به کسی بزنند
بر مقابل "خانه ملت" رفتند و خود را به آتش کشیدند
این بود رسم حاج کاظم ها
.
.
.
شما بر خلاف تصور خود هیچ از حاج کاظم ها نمی دانید . . . هیچ
.
.
.
مگر با افتخار هزاران بار نگفتید که با حاج کاظم ها یار و همراه بودید ؟
پس چرا مرام و معرفت آن ها در شما نیست ؟
این سکوت شما قبل و بعد انتخابات برای چیست ؟
مگر باز همین کاظم ها نبودند که با یک پا و با سینه هایی مالامال از درد و صدای خس خس همراه مردم به خیابان ها ریختند
.
.
.
نه آقای حاتمی کیا
شما فقط یک طبل تو خالی هستید
.
.
.
کسی چه می داند
شاید هم 48 سالگی شما را چنین محتاط کرده
.
.
.
کسی که او را تک تیر انداز سینمای ایران می دانستیم
کسی که با یک شلیک کار را تمام می کند و همواره به هدف می زند

.
.
.
آقای حاتمی کیا
تنها خواسته ما از شما این است : سکوت را بشکنید
حاج کاظم دروتان را آزاد کنید
.
.
.
راستی
ببخشید
عصبانی بودم و خودتان هم بی تقصیر نبودید
تولدتان مبارک
هر چند دیر است
اما به قول یک دوست ، لااقل امروز کسی تولدتان را تبرک نگفته بود


------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ . ن . 1 : 2 مهر اصلاً وبلاگ نداشتم که بخوام پستی ارسال کنم ! برای همین خود را از گناه دیر ارسال کردن این پست مبرا می کنم !!! ه

پ . ن . 2 : همه اون حرفایی که بالا زدم نظر واقعی من در مورد حاتمی کیا نیست ، ولی وقتی یه نفر خوابه و نمی خواد هم بیدار بشه یه تلنگر عیبی نداره ( هر چند قبول دارم که تلنگرم مثل این بود که با بیل بزنم !!! ) ه

4 شاخه رز سیاه هدیه شده:

ناشناس گفت...

من جای حاتمی کیا بودم الان آب شده بودم رفته بودم تو زمین با این بلاگ تو! مخصوصاً که تصور می کنم که جلوم وایساده باشی و چنین حرف هایی رو بزنی! اونم تو!!!

متاسفانه خیلی هم سرشون رو زیر برف کردن و به روی خودشون نمیارن... امیدوارم حداقل سکوتشون از رضایت نباشه!!!!!!! که اگه این جوری باشه بیچاره ایم...

موبد گفت...

خيليا هم ازش انتظار دارن طرف احمدي نژادو دار و دسته شو بگيره
خب
جاي شكرش باقيه كه بي طرف مونده
بهر حال
از نظر من
در موضع گيري
همه آزادند
چه من
چه تو
چه حاتمي كيا

حياط خلوت گفت...

راستش نمي دونم چي بايد گفت
از وقتي اين اتفاقات افتاده نظر دادن در مورد چيزاي مرتبطي كه مي بينم،‌مي خونم يا مي شنوم همونقدر برام سخته كه قضاوت كردن ديگران !
فكر كنم با نظر نفر بالا موافق ترم كه هر كس آزاده و باز هم جاي شكرش باقي كه طرف كسي رو نگرفته تا مثل خيليها طرف به ظاهر يا به باطن باطل رو

رز سیاه گفت...

سو تفاهم نشه
منم به آزادی اعتقاد دارم
منم به این معتقدم که هر کس می تونه طرف هر جناهی رو بگیره
یا اصلاً بی طرف باشه
چیزی که منو نارحت می کنه هارتوپورت هایی هستش که می کنن
اگه باز ساکت می نشستند و دهنشون رو می بستند مشکلی نبود
ولی ماشاالله زبونشون همیشه درازه

ارسال یک نظر