دورخیز برای تو قیف شدن


رز سیاه تو قیف شد

در راستای اینکه کمتر از 2 ماه تا کنکور زمان مانده و من به شدت از بودجه بندی عقب هستم ، این وبلاگ را توقیف می کنم تا شاید با این ترفند از قیف کنکور رد شوم

تا اسفند خدا خود حافظ و نگهبان شما دوستان باشد

------------------------------------------------------------------------------------------------------

 پ . ن . 1 : از آدمیان ملولم و دیو و ددم آرزوست

 پ . ن . 2 : نمی دونم چرا هیچ وقت این موقع سال نمی تونم باشم

 پ . ن . 3 : بالاخره یه روز "نه" گفتن رو یاد میگیرم ، نمی دونم کی ، ولی می دونم که یه روزی می تونم

 پ . ن . 4 : قیف و توقیف بهانست ، می خوام تنها باشم ، همین

 پ . ن . 5 : تا اون موقع زیاد بلاگ ننویسید ! برگشتم جونم در میاد همه رو بخونم !

درباره ما . . .


پیش از خواندن : من زیاد حرف می زنم ، اگه حوصله ندارید این همه را بخوانید می تونید از وسطش که با تیتر "حال تشابهات "درباره ما" و "درباره الی"" مشخص شده بخوانید و مطمئن باشید چیزی رو هم از دست نمی دید !
عکس ها با کلیک کردن بزرگ می شوند

درباره ما
درباره الی

چند روز پیش " آبی " در وبلاگش در مورد فیلم " درباره الی . . . " نوشته بود که باعث شد خاطرات چند ما گذشته من از جلوی چشمم رد بشه
.
.
.
عصر 5 شنبه 21 خرداد ، یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت که با تعدادی از دوستان می خوان برن به دیدن فیلم " درباره الی . . . " و از من هم دعوت کرد که باهاشون همراه بشم
منم که فشار روز های قبل ، حرص و جوش ها و بحث های طولانی حسابی خسته ام کرده بود قبول کردم که برای تغییر روحیه هم که شده همراهشون برم
به بهترین ( و تقریباً تنها ) سینمای کرج ، ساویز ، رفتیم که در حد معمولی ترین سینماهای پایتخته
ولی فیلم چنان خوش ساخت بود که کیفیت سینما نمی تونست تاثیری منفی روی کیفیت فیلم بزاره
اگر اهل خواندن نقد فیلم باشید داستان فیلم چیزی برای غافل گیری شما نداره چون از حد کلیشه های فلیم ایرانی بالاتر نمیره ، ولی چیزی که فیلم رو متفاوت می کنه کارگردانی بسیار بسیار عالی آقای فرهادی هستش که توانسته از تیم بازیگری بهترین بازی ممکنه رو بگیره
بگذریم ،،، من نه منتقد سینما هستم و نه قصد دارم درباره فیلم بنویسم
.
.
.
از سینما که بیرون آمدیم ، دوستی که منو دعوت کرده بود ، یک مکالمه طولانی و خیلی خیلی عجیب داشت
در نهایت وقتی صحبتش تموم شد خبری به ما داد که همگی شکه شدیم . خبری با واسطه از مهدی هاشمی که گفته بود نیروهای گارد ویژه خانه علی اکبر هاشمی رفسنجانی را محاصره کرده اند و امکان ورود و خروج به کسی را نمی دهند
اعتماد من به این دوستم چنان بالا بود که بدون بحثی حرفش رو باور کردم
این خبر در اون موقع که همگی برای فردا سرشار از امید بودیم مثل سیلی بود که رویاهامون رو با خودش می برد
شاید اگه الان با حوادثی که رخ داده خبر برسه که شخصی مثل هاشمی بازداشت خانگی شده زیاد تعجب نکنیم ، ولی اون موقع و در روز قبل انتخابات ، وحشتناکترین خبری بود که می شد به دستمون برسه
اولین چیزی که در اون موقع به ذهنم رسید این بود که احتمالاً باز قراره مثل دوره قبل با تقلب ، انتخابات به دور دوم بره و در دور دوم با اختلاف کم احمدی نژاد پیروز اعلام بشه . ولی این دوستی که خبر رو داده بود ، تحلیل بدتری داشت و می گفت که احتمالاً فردا خبری از صندوق های رای گیری نخواهد بود و طی یک کودتای نظامی ، علی خامنه ای از رهبری عزل و مصباح یزدی توسط خبرگان به عنوان رهبر جدید اعلام میشه
وقتی خانه رسیدم سعی کردم با دوستانی که بیشترین اعتماد رو بهشون داشتم ارتباط برقرار کنم و با هزار کنایه و مخفی کاری حالیشون کنم که چی داره می گذره ( چون در اون موقع واقعاً ترسیده بودم و اتفاقاتی که بعد اون افتاد بهم نشان داد که چقدر خام و ساده بودم ) ولی مسلماً این دوستان اون اعتمادی رو که من به دوستم داشتم به من نداشتند و با گفتن حرف هایی مثل "مگه ممکنه" ، "شایعه است" ، "خودت رو نگران نکن ، انشا الله چیزی نمیشه" و . . . خودشون رو قانع کردند که فردا انتخابات برگذار میشه و نه انتصابات !
البته این خبر بعداً توسط هیچ خبرگذاری انعکاس داده نشد ، پس هیچ تاییدیه و تکذیبیه ای هم در کار نبود ولی دوستم با خبر هایی که بعداً فبل از انتشارشون به من داد به من ثابت کرد که الکی بهش اعتماد نکردم
.
.
.
حال تشابهات "درباره ما" و "درباره الی"
در فیلم "درباره ما" ، جمهوریت نظام نقش الی ( ترانه علیدوستی ) را بازی کرد . الی از همان ابتدا یک دروغ گو بود ولی تمام دروغ هایش بعد از غرق شدنش نمایان شد . جمهوریت نظام نیز از همان 30 سال پیش فقط وعده ای تو خالی بود و این مساله بعد از کودتا ( غرق شدن ) به اثبات رسید
آقای خامنه ای نقش سپیده ( گلشیفته فراهانی ) را بازی کردند . همان طور که بعد غرق شدن الی ( کودتا علیه جمهوریت نظام ) ، سپیده سعی داشت با دروغ هایش از فاش شدن دروغ های الی جلو گیری کند به همان شکل آقای خامنه ای با دروغ ها و سخن رانی های پوچشان سعی می کردند توضیحی برای ترکیدن حباب جمهوریت جور کنند
نقش احمد ( شهاب حسینی ) را آقای احمدی نژاد ایفا کردند . همان طور که احمد با ساده انگاری ها و حماقت هایش دست به اشتباه می زد و زندگی موفقی با همسر قبلی خود ( استانداری اردبیل و شهرداری تهران ) نداشت ولی باز با توجه ای که سپیده ( آقای خامنه ای ) به او دارد با دیدن عکس الی ( جمهوریت ) عاشق او می شود و می خواهد او را به عقد خود در آورد !
شورای نگهبان با بازی در نقش علیرضا ( صابر ابر ) همه را انگشت به دهان می گذارد . او نامزد سابق ( اسلامیت از دست رفته ) الی ( جمهوریت نظام ) است . همان طور که علیرضا در پایان ماجرا می رسد ، شورای نگهبان هم علاقه ای از خود برای حضور نشان نمی دهد . علیرضا ( شورای نگهبان ) حاضر نیست بعد شناسایی جسد الی ( قبول تخلف در انتخابات ) به خانواده الی خبر دهد و فقط در خانه کیف او را بازرسی می کند ( بازشماری 10 درصد آراء )
نقش شهره ( مریلا زارعی ) را آقای هاشمی رفسنجانی بازی می کنند . شهره ( آقای هاشمی ) یک تمامیت خواه واقعی است . الی ( جمهوریت نظام ) و اتفاقاتی به خاطر الی می افتد ( اعتراضات پس از انتخابات ) برای او اهمیتی ندارد . تنها خواسته او این است که بچه اش ( ثروت و فرزندانش ) آسیبی نبیند . علی لاریجانی یکی از کاندیدا های بازی در این نقش بودند که در نهایت آقای هاشمی انتخاب شد .
مراجع تقلید با بازی درخشانی که در نقش امیر ( مانی حقیقی ) داشتند دهان همه منتقدین را بستند ! امیر ( مراجع ) آدم محافظه کاری است ، دروغ گو نیست ولی در مقابل دروغ دیگران واکنشی هم نشان نمی دهد ( در این صحنه مراجع نقش را بازی نکردند ، زندگی کردند !!! )
در این میان آقایان محصولی و دانشجو نقش پدر و مادر غایب الی را بازی کردند . ما می دانیم الی از پدر و مادرش زاده شده ! درست همان طور که این انتخابات آزاد و جمهوریت تازه کار تیمی و مشترک این عزیزان است . دکتر کردان نیز نقش ماما را داشتند ( در تدوین فیلم صحنه حضور ایشان حذف شده ، به همین دلیل نامی از ایشان در تیتراژ برده نشد )
حسین شریعتمداری نیز در این فیلم در نقش کودکان خردسال ظاهر شد . در صحنه ای که به کودکان ( شریعتمداری ) یاد داده می شود در حضور علیرضا دروغ بگویند ، بازی ایشان نشان از آینده درخشان این هنرمند کوچک دارد

------------------------------------------------------------------------------------------------------

پ . ن . 1 : خوب نشد . . . ولی نباید انتظار زیادی هم داشت . همین طور که گفتم من این فیلم رو فقط یکبار و آن هم تقریباً 6 ماه پیش دیدم

پ . ن . 2 : اگر شاهد غرق شدن عزیزی بودید هرگز این فیلم را تماشا نکنید ، چرا که صحنه های مربوط به غرق شدن کودک و الی آن تصاویر وحشتناک را جلو چشمتان زنده خواهد کرد

پ . ن . 3 : آقای هاشمی رفسنجانی ! شما که چند روز پیش فرمودید رهبری  تنها دلیل حفظ وحدت است ( یا یه چیزی تو همین مایه ها ) ، این ترانه از شهریار قنبری و با صدای فرهاد مهراد تقدیم شما باد :

تو هم با من نبودی
مثل من با من
و حتی مثل تن با من
تو هم با من نبودی
آن که می ‌پنداشتم باید هوا باشد
و یا حتی ، گمان می‌ کردم این تو
باید از خیل خبرچینان جدا باشد
تو هم با من نبودی
تو هم از ما نبودی
آن که ذات درد را باید صدا باشد
و یا با من ، چنان هم‌ سفره‌ ی شب
باید از جنس من و عشق و خدا باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم مومن نبودی
بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده‌ دل بودم که می ‌پنداشتم
دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم مومن نبودی
بر گلیم ما و حتی در حریم ما
ساده‌ دل بودم که می‌ پنداشتم
دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد
تو هم از ما نبودی
تو هم با من نبودی یار
ای آوار
ای سیل مصیبت‌ بار